الزهرا

  • خانه 
  • مهدوی مهدوی 
  • تماس  
  • ورود 

اِلَــهِی وَ رَبّی مَنْ لِی غَیْرُک

08 تیر 1396 توسط فاطمه سيف اللهي بافقي


شاید تورا میان غزل ها ، یک لحظه دیده باشمت این بار

شاید دگر ترانه نگویم ؛ شاید سروده باشمت این بار

در شعر من ظهورتو پنهان ، در شعر من حضور تو پیدا

آوایی از صدای تو آمد ؛ شاید شنیده باشمت این بار
*
دریا تو را به سجده نشسته ، هفت آسمان رکوع تو کرده

دنیا قنوت بسته به نامت ، خورشید هم طلوع تو کرده .

آبی تر از صداقت ساحل ، قرمز تر از غروب غزل ها

سبزینه پوش کشور شعری ؛ وقتی غزل شروع تو کرده .
*
ابیات من ردیف تو دارند ، هر قافیه بهانه ای از تو

آخر چرا ندارمت آقا … در حد یک نشانه ای از تو

من گم شدم میان فضایی ، کز دوریت غبار گرفته

با چشم های بسته چو دیدم ، رویای عاشقانه ای از تو
***

اینک تو را به خانه ای خوانم ،
کز دوریت قرار ندارد ؛

کاشانه ای ز عشق و ز باروت ،
امکان انفجار ندارد …


ابری شو باز حضرت باران ؛
دل بی تو از تپش افتاد ؛
این خانه سرد و زخمی و تشنه ،
پیغامی از بهار ندارد…

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: شعر لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حدیث
  • دل نوشته
  • شعر
  • شعر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس